۱۳۸۵ اسفند ۴, جمعه

احمد باطبی

نمی دونم باید چی بنویسم به روزی فکر می کنم که خبر فوت اکبر محمدی تو زندان رو از دوستم پشت تلفن شنیدم .مث یخ سرد شده بودم و به گریه های سمیه بیچاره. الان چه حالی داره ؟ هیچ کس نمی تونه بفهمه
کاش می شد کا ری کرد. کامنت های وبلاگم رو باز می کنم . دوستان نامه ای نوشتن برای احمد . کار خیلی قشنگیه امضاش می کنم و
آرزو می کنم که هرچه زودتر بیاد بیرون و خودش هم بخوندش اما فقط همین ؟ کاش می شد کاری کرد

۲ نظر:

omid گفت...

کاش میشد کاری کرد! واقعا نمی شود! به خواب مرگ رفته ایم خواهر!

Don Corleone گفت...

امیدوار باشید ! احمد باطبی ها به زودی آزاد خواهند شد