۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۶, یکشنبه

ابلاغ احضاريه به شيوه لاكپشتي

بالاخره امروز بعد از ظهر برگه احضاريه ام رسيد . برادرم كه برگه رو تحويل گرفته بود تعريف مي كرد كه مامور ابلاغ خنديده و گفته : امضا مي كني يا انگشت مي زني ؟ مي گفت : چه شغلي داره يارو. ما خانوادگي هميشه همين فكر رو مي كنيم كه چه شغل وقيحانه اي دارن و چه راحت بهش عادت مي كنن. زمان صدور احضاريه بيستم فروردين بود , اما15 ارديبهشت ابلاغش كرده بودند. حتي كارهاي امنيتي شون رو هم لاكپشت وار انجام مي دن.

۸ نظر:

sjdblv گفت...

از دستگیری شما متاسفم و به وجود شما افتخار می کنم.

و به خود می بالم از این که در کشوری زندگی میکنم که چنین زنان شجاعی دارد.

راستش به نظر من باید نگاهی ژرف تر و بنیادی تر به مسایل زنان نمود.

به نظر شما اگر دولت جمهوری اسلامی هم قوانین را تغییر بدهد زن ایرانی از قید حجاب و تبعیض رهایی خواهد یافت ؟

آیا پیش از انقلاب که چنین قوانینی نبود زن ایرانی از بند تبعیض رها بود ؟

آیا همین امروز در اروپای آزاد زنان آفریقایی و آسیایی الاصل از تبعیض و آزار و جنایاتی از جمله ختنه در امانند ؟

هدف شما بسیار زیبا و پسندیده است ولی به نظر من مسیر شما خیلی صحیح نیست.

به نظر من مسایل زنان را نمی توان جدا از مسایل مردان و سایر مسایل مبتلا به بشریت در نظر گرفت و حل کرد.

به نظر من راه حل مسایل بشر امروز پرهیز از خشونت و نفی خشونت در همه ابعاد و جلوه های آن است.

در چنین دنیاییاست که صلح ناب متجلی خواهد شد و هیچ ظلمی بر هیچ انسان و جنبنده ای روا نخواهد شد.

برای شما سلامتی و بهروزی آروز می کنم.


چه بهتر بود که برای پاسداری از حق آزادی بیان اجازه می دادی که همه در وبلاگ شما کامنت بگذارند حتی اگر به قیمت تحمل دشنام و درشتی بود

عطیه وحیدمنش گفت...

زینب جان آزادی گوارایت
با اون مسخره بازی برادرها!!
نشد که در لحظه ی آزادی ببینمت
ولی چه فرق می کنه
مهم اینه که تو الان آزادی و در کنار پدر بزرگوارت هستی
شبت خوش

Unknown گفت...

آزادی گوارای وجودت خواهر!

ناشناس گفت...

خوشحالم که آزاد شدید؛ امیدوارم همیشه سربلند و سرزنده باشید.

Unknown گفت...

زینب جان از رهایی تو خیلی خوشحالم

علی کلائی گفت...

مبارک باد آزادیت همرزم همراه . نداشتن سند و آن دیر رسیدن سند و آن وقایع برای ما یک سند افتخار است .
مبارک بادت افتخار استقلال و عدم وابستگی به رژیم جهل
پاینده باشی
یا حق

Unknown گفت...

زینب هم دانشگاهی عزیزم
امیدوارم همبشه شاد و سربلند باشی.هر چند که من 7 ماه است به خاطر تحصیل از ایران بیرون آمده ام اما شدیدا پی گیر فعالیت های داخل هستم.اگر فکر می کنی کاری هست که از اینجا بشه انجام داد حتما با من تماس بگیر.امیدوارم زندان خیلی بد نگذشته باشه.

زينب گفت...

آقای sjdblv چه قدر اسمتون سخته کامنت های من تایید نداره اما خوشبختانه تا به حال کامنت توهین آمیز نداشتم و اصلاً هم مایل نیستم که وارد این بازی ها بشم . فکر می کنم که این جور کامنت ها هم بهتره پاک بشه و حتی برای نشون دادن شخصیت کامن گذارنده هم باقی نمونه